۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتماست

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظماست

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهماست

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانویغم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدماست

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا، حسین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر